بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 0
به نام خدا
سلام دوستان........
نترسین قایق من کاغذی هست اما کسی توش خیس نمیشه....
ممکن هم هست خیس بشین اون دیگه مشکله خودتونه چون از قایق من نیست حتما از جای دیگس.....
یه بنده خدایی امروز بهم گفت هر روز upنکن یه ذره کلاس بذار من اهل کلاس گذاشتن نیستم هر وقت حالشو داشته باشم مینویسم........تازه از غلطامم ایراد گرفتن اصلا دوست دارم غلط بنویسم ببینم فضولم کیه امروز رفتم تو یه وبلاگه پر طرفدار یه عالمه غلط داشت مثله مطعلق !!!!! بعد حالا از من ایراد بگیرید.
5شنبه ای سره کلاس مبانی سازمان و مدیریت خیلی سرم درد میکرد .سرمو گذاشتم رو میز یه لحظه خوابم برد که با صدایه نکره یکی از خواب پریدم (خانوم پاشو استاد)عین برق از جام پریدم دیدم اصلا استاد تو کلاس نیست خدا بگم شما پسرای نمکدونو چی کار کنه.یه استادم داریم که در تمام طول کلاس باید نگاش کنی وگرنه نمیتونه درس بده هر جلسم ساعته اول درس هفته پیشو امتحان میگیره ساعته دوم درسی که داده یعنی هر درسو ما دو بار امتحان میدیم یکی نیست بهش بگه بنده خدا اینجا پیام نور همه به زوره دگنگ شبه امتحان درس میخونن انقدر جدی نگیر.
همین بی جنبه بازیا رو در میارن که کسی کلاسارو نمیره.
راستی میدونید طبق آماری که گرفتن کدوم رشته مقام اول و کسب کرده ؟؟؟؟نه داداشه من رشته شما نیست شایدم باشه
با داداشه خودم نیستما چون اونم حسابداره ما آبا و اجدادی حسابداریم .
حسابداری آره حسابداری همون رشته ای که پدر همه ی ما حسابدارا دکتر عزیز نبوی برای اولین بار تو ایران آورد.که تا چند ساله پیشم کتابایه خودشو ارائه میدادن اما حالا کسای دیگه مثله حساس یگانه که برای خودش کسیه مینویسه.
بعد از حسابداری کامپیوتره . یه آماره دیگه اینکه درسخون ترین دانشجویان بچه های پیام نورن از هر جا میخواین برین تحقیق کنین.چون درسایه عمومیو که شماها میرین سره کلاس میشینین ما اصلا کلاس نداریم خودمون میخونیم .
یه سوال: شماها روتون میشه سره کلاسه ........... بشینید اونم مختلط؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
یا یه صفحه ی انقلابو میتونی خودت بخونی یا استاد باید بجود بذاره تو دهنتون آخرشم سره امتحان نری (قابل توجه بعضیا)
یا کتاب حقوق بازرگانی رو مجبور باشی خودت بخونی چون کلاست تداخل داره و به هیچ کس هم مربوط نیست چون میگن مشکله خودته......
راستی یه جریان براتون بگم که خدارو روزی 100 دفعه شکر کنین که دانشگاتون تو تهرانه....
اون ترم جاتون خالی 20 واحد ناقابل گرفته بودم که 4 تا از امتاحانام 2 تا2 تا تو 2 روز بود. یه زوز امتحانه ریاضی پایه داشتم فرداش تاریخ اسلام با حقوق.هیچ کدومم کلاس نرفته بودم و از اینم بگذریم که روزه امتحانه ریاضی بابام یادش رفت بیاد دنبالم منم از بس منتظر مونده بودم همه بچه ها رفته بودن خلاصه با سلامو صلوات سواره خطیا شدم و با سر درده شدید و بسیار عصبانی ساعته 7 رسیدم خونه .
خلاصه فردا ظهر پاشدم که برم 2تا امتحانو بدم. چشمت روزه بد نبینه که یه ذره که رفتیم دیدیم جاده بند اومده هیچ ماشینی تکون نمیخوره پیاده شدم دیدم تا چشم کار میکنه ماشین وایساده فهمیدیم تصادف شده حالا45 دقیقه به امتحان مونده
ما هم اگه راه باز بود اگه 45 دقیقه ای میرسیدیم.خلاصه کم کم دیدم بچه ها سرو کلشون پیدا شدو .......درده سرتون ندم عین45 دقیقرو پیاده راه رفتیم تا تازه رسیدیم به صحنه تصادف...اون روز نیم ساعت به امتحان دیر رسیدم و فکر میکردم دوره حقوق و باید خط بکشم ولی وقتی وارده حوضه شدم دیدم فقط 1از پسرا که میشناسمش تو سالن نشسته بود اونم صبح امتحان داشته و زود اومده بود.
حالا برو خدا رو شکر کن که هر جور باشه از 1000 تا راه میتونی خودتو برسونی.
خوش به حالت تهران شمال/تهران جنوب/بیا بابا خودتو نکش رودهنی/دانشگاه تهرانی و..........
و تو ای جاذبه ی لطیف عطش که دشت خشک را دریا میکنی
حقیقتی فریبنده تر از دروغ با زیبائی ات
باکره تر از فریب که اندیشه مرا از تمامی آفرینش ها بارور میکند!در کنار تو خود را من
کودکانه در جامه ی نو دوز نوروزی ی خویش می یابم
در آن سالسان گم که زشت اند
چرا که خطوط اندام تو را به یاد ندارند!
( مرحوم شاملو )
لینک دوستان
اشتراک